Latest Blog Posts
دارای رتبه های برتر
گلیم ایرانی: از نقش و معنا تا خانه شما با دفه زن
بافندگی گلیم یکی از اصیلترین و کهنترین هنرهای دستی ایران است که با الهام از طبیعت، زندگی روزمره، باورها و اسطورههای اقوام مختلف، نقش و نگارههای متنوعی را بر خود جای داده است. این الگوها، که عمدتاً بهصورت ذهنی و بدون نقشه از پیش تعیینشده بافته میشوند، بازتابی از هویت و فرهنگ غنی بافندگان (عمدتاً عشایر و روستاییان) هستند.
۱. اشکال و الگوهای اصلی در گلیمهای ایرانی
بهطور کلی، نقوش گلیمهای ایرانی را میتوان در سه دسته اصلی طبقهبندی کرد که اغلب بهصورت شکسته و هندسی (به دلیل محدودیتهای بافت گلیم) اجرا میشون . این اشکال عبارتند از نقوش هندسی ، نقوش جانوری و نقوش گیاهی :
الف. نقوش هندسی
به طور خلاصه می توانیم نقوش هندسی را در گلیم های ایرانی به شکل زیر خلاصه کنیم :
نقوش هندسی پرکاربردترین و مکررترین طرحها در گلیمهای سنتی ایرانی هستند، به ویژه در گلیمهای بافت عشایری و روستایی. این اشکال سادگی و قدرت نمادین بالایی دارند:
- لوزی و مثلث: نمادهایی که معمولاً برای نشان دادن کوهها، تپهها، یا شکلهای اصلی بدن حیوانات بهکار میروند. لوزیهای متصل به هم (معروف به طرح "گُل" در گلیم ترکمن) در بسیاری از گلیمها، بهخصوص گلیمهای خمسه، شاهسون، و ترکمن، دیده میشوند که میتوانند نماد خانواده، قبیله، و محافظت باشند.
- ستارهها و هشتضلعیها: نمادهایی از خورشید، ماه، یا چشمان خیرهکننده برای دفع چشم زخم. این نقوش در گلیمهای قشقایی بسیار رایجاند.
- خطوط شکسته و زیگزاگ: که اغلب نماد آب (رودخانه، موج) یا حرکت و رهایی هستند و به وفور در گلیمهای کردی مشاهده میشوند.
- نقشمایههای خاص: مانند سرمهدان (ترکیب لوزی مرکزی و نیملوزیها)، چهارخال، و شبه معقلی که در گلیمهای قشقایی و مناطق دیگر دیده میشوند.
- ترنج: که در بخش میانی برخی گلیمها (مانند ورنی) با اشکال هندسی (لوزی، بیضی، دایره) بافته میشود و نماد حوض یا مرکز دنیاست.
شرح کامل نقوش هندسی در گلیم های ایرانی :
نقوش هندسی اصلیترین و پرکاربردترین الگوها در گلیمهای ایرانی، به ویژه در میان بافندگان عشایری و روستایی، هستند. این نقوش به دلیل سادگی ساختاری که با محدودیتهای بافت گلیم (تار و پود با خطوط شکسته) هماهنگ است، محبوبیت بالایی دارند و هر شکل هندسی حامل معانی نمادین عمیق و ریشه در باورهای کهن است.
۱. اشکال هندسی رایج در گلیمهای ایرانی
| شکل هندسی | نامهای رایج | نمادشناسی و معنی | مناطق عمده بافت |
| لوزی (الماس) | ترنج، گول (GUL)، سرمهدان، لچک | باروری، محافظت، آرزوی بلند، مرکزیت، آب و برکت. لوزی رایجترین شکل است و اغلب به صورت تکراری یا متداخل بافته میشود. لوزیهای متصل، گاهی نماد قبیله و خانوادهاند. | قشقایی، خمسه، ترکمن، ورنی، شاهسون |
| مثلث (سهگوش) | کله قوچ/مرغی، کوه، چنگک | حفاظت در برابر چشم زخم و شر، کوه و قدرت. به صورت نوکتیز و اغلب به عنوان حاشیه یا اجزای فرعی در کنار لوزیها به کار میرود. مثلثهای متقابل (ساعت شنی) نماد تعادل هستند. | تمام مناطق (به ویژه در حاشیه)، هرسین |
| مربع و مستطیل | خانهخانه، صندوقی، قاب یمونی | زمین، ثبات، خانه و محل سکونت. نماد نظم و مرزهای زندگی. در بافتهایی مانند «قاب یمونی» ترکمنی برای جداسازی نقوش اصلی استفاده میشود. | ترکمن، بختیاری، کردی |
| ستارهها (چند ضلعی) | ستاره هشتپر، چلیپا، شمسه | خورشید، نور و روشنایی، بیکرانگی، خوشبختی و کائنات. ستاره هشتپر نماد تکاملیافته گل هشتپر باستانی است که خاص گلیمهای قشقایی است. چلیپا (صلیب شکسته/بازوهای متقاطع) نیز نماد تعادل و مرکزیت است. | قشقایی، خمسه، بختیاری، کردی |
| خطوط شکسته و زیگزاگ | موج، آب، قیچی، شانه | آب، رودخانه، حرکت، رهایی، و دفع چشم زخم. خطوط زیگزاگ یکی از قدیمیترین نمادهاست و اغلب در حاشیهها برای تعیین مرزها یا به صورت تکرار در متن گلیمهای کردی و لری دیده میشود. | کردستان، لرستان، شاهسون |
| ترنج (هندسی) | گول (GUL)، حوض، شمسه | مرکزیت، حوض، هستی و وحدت الهی. در گلیمهای ورنی و برخی گلیمهای با نفوذ طرحهای شهری، ترنج مرکزی با اشکال هندسی (لوزی یا دایره شکسته) بافته میشود. | ورنی (شاهسون)، خمسه، سنندج |
۲. نقوش هندسی مرکب و نمادین
نقوش هندسی در گلیم اغلب به صورت مرکب و با ترکیب چندین شکل ساده ایجاد میشوند که هر کدام نام و معنی خاص خود را دارند:
- نقش سرمهدان: ترکیبی از یک لوزی مرکزی که توسط چندین مثلث یا نیملوزی احاطه شده است. این نقش بیشتر در گلیمهای قشقایی به چشم میخورد.
- نقش قزل قیچی، چین، آلما گل، و چهارخال: اینها از جمله نقوش هندسی هستند که نام آنها از ابزار، میوهها یا مفاهیم ساده گرفته شده و در گلیمهای قشقایی به وفور یافت میشوند.
- حاشیه مداخل و لنگج: مداخل یک نقش حاشیهای رایج در مناطق آذربایجان و کردستان است. لنگج نیز نقشی پربار در حاشیه گلیمهای فارس و بختیاری است که از ترکیب سه نگاره مستقل هندسی شکل میگیرد.
- الگوی شکسته (هندسی): در تمام گلیمهای بافت عشایری (لری، قشقایی، کردی، شاهسون) به دلیل نوع بافت تخت (سادهبافت و ورنی) و ذهنی بافی، خطوط و اشکال به صورت زاویهدار و شکسته (و نه منحنی) نمایش داده میشوند، که این خود شاخصه اصلی هنر هندسی گلیم است.
بهطور خلاصه، نقوش هندسی گلیمهای ایرانی صرفاً تزیینی نیستند، بلکه "زبان رمزی" بافنده برای انتقال آرزوها (باروری، شانس، محافظت)، باورها (مرکزیت، کائنات)، و مفاهیم اسطورهای (آب، زمین، قدرت) هستند.

ب. نقوش جانوری
نقوش حیوانی اغلب بهصورت انتزاعی و سادهشده و در فرم شکسته (هندسی) اجرا میشوند. این نقوش ریشه در باورها و زندگی عشایری دارند و هر یک نمادی خاص را تداعی میکنند:
- بز کوهی: یکی از پایدارترین نقوش حیوانی، نماد باروری، قدرت، استقامت، آرزوی بلند و محافظت از قبیله است.
- طاووس، مرغابی، و پرندگان:
- طاووس نماد عظمت، دربار، و فناناپذیری است (بهخصوص در گلیمهای قفقازی و قشقایی).
- مرغابی و دیگر پرندگان نماد شادی، پیامرسانی، و گاهی روح هستند.
- شیر: نماد قدرت، شجاعت، و پادشاهی است که بیشتر در دستبافتههای بختیاری و قشقایی مشاهده میشود.
- مار و اژدها:
- مار نماد باروری، شادی، و تحرک است.
- اژدها نماد قدرت، حافظ اسرار کیهان، و ارباب آب و هواست.
- پنجه یا پای پرنده: نمادی برای محافظت در برابر چشم زخم یا نشان شکارچی بودن (مثل عقاب).
- گوزن/آهو: نماد زیبایی و رهایی.

نقوش جانوری در گلیم های ایرانی به شکل های زیر نیز نمایش داده می شوند:
.jpg?1761399552079)
.png?1761399619968)
.png?1761399685310)
نقوش جانوری در گلیم های ایرانی به شکل های اختصار نمایش داده می شوند :
هنر گلیمبافی، فراتر از صرفاً بافتن تار و پود، انتقال فرهنگ، باورها و نمادهاست. گلیم بافان ، با ذوق و هنرمندی بینظیر خود، زبان تصویری خاصی را برای بیان مفاهیم و ارجاع به طبیعت اطراف خود خلق کردهاند. یکی از شیوههای منحصر به فرد آنها در ایجاد نقش و نگار بر روی گلیم، استفاده از ایجاز و اختصار است. این روش هوشمندانه، به بافنده امکان میدهد تا با اشارهای کوتاه به بخشی از یک حیوان، مفهوم کلی آن را منتقل کند.
به عنوان مثال، برای اشاره به حیوانی خاص، به جای ترسیم کامل آن، تنها به طرح بخشی از بدن او اکتفا میشود. این رویکرد، نه تنها به زیبایی بصری گلیم میافزاید، بلکه عمق معنایی خاصی به آن میبخشد.
شاخ بز؛ نمادی که تکرار میشود
در میان نقوش حیوانی، شاخ و بهویژه شاخ بز، بیشترین کاربرد را در گلیمهای ایرانی محصوصا گلیم های کرمانج دارد. این نقشها، که غالباً ریز اندازه و تکرارشونده (واگیرههای) هستند، بیشتر در حواشی گلیم برای پر کردن فضاهای خالی به کار میروند. تکرار این نقشها به صورت قرینه، گاهی متصل و گاهی منفصل، جلوهای بینظیر به حاشیه گلیم میبخشد. در متن گلیم نیز این نقشهای نمادین، هم در لابهلای نقشهای دیگر و در ترکیب با آنها و هم به شکل تکنقش، به چشم میخورند.
نگاهی به تصویر زیر، تنوع و زیبایی این نقشهای نمادین را به وضوح نشان میدهد:


ج. نقوش گیاهی
اگرچه نقوش هندسی رایجترند، اما نقوش گیاهی نیز به ویژه در حاشیه یا ترکیب با سایر الگوها بهکار میروند. در گلیمهایی که از نقشه قالی الهام میگیرند (مانند گلیمهای مشهدی)، طرحهای گیاهی بیشتر دیده میشوند:
- گل و بته: که نماد باغهای رنگارنگ، زندگی و رشد هستند.
- درخت زندگی (درخت سرو): نماد جاودانگی، پیوند آسمان و زمین، و خوشبختی.
- بوته و گلهای ترنج، شاهعباسی، یا گل فرنگ (رز): اغلب در گلیمهایی که تحت تأثیر هنر شهری قرار گرفتهاند، دیده میشود (مانند گلیمهای با طرح شیریکی پیچ در عنبران اردبیل و قشقایی).

طرح درخت در گلیم ایرانی :
این تصویر زیر مجموعهای جذاب از نقوش انتزاعی و هندسی شده "درخت" در گلیمهای ایرانی نمایش داده شده است . هر یک از این طرحها، با وجود سادگی بصری، سرشار از معنا و مفهوم هستند و ریشههای عمیقی در فرهنگ و باورهای بافندگان ایرانی دارند.
این نقشها تجسمی هنرمندانه از "درخت زندگی" (یا سرو) هستند که در فرهنگ ایرانی نمادی قدرتمند برای جاودانگی، پیوند آسمان و زمین، خوشبختی، رشد، باروری و حتی حفاظت محسوب میشود. تنوع در این طرحها نشاندهنده گستردگی و غنای هنر ذهنیبافی در مناطق مختلف ایران است، جایی که هر بافنده با الهام از طبیعت و سنت، تفسیری منحصربهفرد از این نماد کهن ارائه میدهد.
بررسی کلی طرحها:
- فرم هندسی و شکسته: وجه مشترک تمامی این نقوش، استفاده از خطوط مستقیم و زاویهدار است. این ویژگی، مشخصه اصلی هنر گلیمبافی عشایری و روستایی است که به دلیل نوع بافت تخت و عدم امکان اجرای خطوط منحنی، زیبایی خاصی به طرحها میبخشد. این سادگی هندسی، قدرت نمادین نقش را بیشتر میکند.
- تنوع در نمایش شاخ و برگ: هر طرح، با روشی متفاوت، شاخهها و برگهای درخت را به تصویر کشیده است. برخی با جزئیات بیشتر و پرتر (مانند ردیف اول، طرح اول و دوم)، برخی با سادگی و خلاصه (مانند ردیف اول، طرح سوم و چهارم) و برخی نیز با تنه قوی و شاخههای برجسته (مانند ردیف دوم، طرح دوم و سوم).
- برخی شباهتها به سرو: بسیاری از این اشکال، به خصوص آنهایی که به سمت بالا کشیدهاند، یادآور فرم درخت سرو هستند که در ایران باستان نمادی از آزادگی و سرسبزی جاودان بوده است.
- نقش تزیینی و نمادین: این درختان نه تنها به عنوان یک عنصر تزیینی عمل میکنند، بلکه هر یک حامل پیامی از آرزوهای بافنده برای زندگی، باروری زمین، دوام خاندان و سرسبزی جاودان طبیعت هستند.
این تصویر به زیبایی نشان میدهد که چگونه یک مفهوم کلی (درخت) میتواند در دستان هنرمند بافنده به صدها شکل و فرم متفاوت، اما با حفظ جوهر اصلی، جان بگیرد و هر کدام داستانی از طبیعت، فرهنگ و آرزوهای مردمان این سرزمین را روایت کنند

طرحهای بوته و گل قاصدک در گلیم ایرانی :
در هنر گلیمبافی ایرانی، هر نقش و نگار معمولاً دارای معنا و مفهوم خاصی است که ریشه در فرهنگ، باورها، طبیعت و آرزوهای بافنده و مردمان آن منطقه دارد. نقشهای بوته و گل قاصدک نیز از این قاعده مستثنی نیستند:
۱. نقش بوته (یا درخت زندگی):
نقش بوته در گلیم ایرانی، که گاهی به آن "درخت زندگی" یا "درخت سرو" نیز گفته میشود، یکی از کهنترین و پرمعناترین نقوش است. معنای این نقش بسیار عمیق و چندوجهی است:
- حیات و رویش: به طور کلی، بوته نماد زندگی، رشد، باروری و سرزندگی است. این نقش آرزوی دوام و پایدامی زندگی و نسل را بیان میکند.
- خوشبختی و برکت: در بسیاری از فرهنگها، درخت و گیاه نماد برکت و روزی فراوان است و بافندگان با استفاده از این نقش، آرزوی خوشبختی و افزایش روزی را برای خود و خانوادهشان داشتند.
- جاودانگی و پایداری: به خصوص نقش "سرو" که شاخههایش همیشه سبز است، نماد جاودانگی، مقاومت و پایداری در برابر مشکلات و گذر زمان است.
- مقدس بودن: در برخی باورها، درختان و بوتهها نمادهای مقدسی هستند که به دنیای دیگر و آسمان متصل میشوند، بنابراین میتوانند نماد ارتباط با عالم معنوی نیز باشند.
- سلسله مراتب و خانواده: گاهی شاخههای متعدد بوته میتواند نمادی از نسلها و شاخههای یک خانواده بزرگ باشد.
۲. نقش گل قاصدک:
نقش گل قاصدک کمتر از بوته رایج است، اما در برخی مناطق و گلیمهای خاص دیده میشود و معانی خاص خود را دارد:
- خبررسانی و آرزوها: شناختهشدهترین مفهوم گل قاصدک، مرتبط با قابلیت پراکندن بذرهای آن با باد است. این ویژگی باعث شده تا قاصدک نمادی از رساندن خبر و برآورده شدن آرزوها باشد. مردم باور دارند اگر به دانههای قاصدک فوت کنند و آرزویی کنند، آن آرزو به حقیقت میپیوندد.
- پراکندگی و انتشار: میتواند نمادی از پراکندگی، گسترش و رسیدن به مقصدهای دوردست باشد.
- آزادی و رهایی: حرکت آزادانه دانههای قاصدک در باد میتواند نمادی از آزادی، رهایی و رها کردن نگرانیها باشد.
- سادگی و زیبایی طبیعی: قاصدک با وجود سادگی، گلی زیبا و پرطاقت است که میتواند نمادی از زیباییهای ساده و مقاومت در طبیعت باشد.
باید توجه داشت که تعبیر این نقشها میتواند بر اساس منطقه، قومیت و حتی دوره زمانی متفاوت باشد. هر بافنده ممکن است بر اساس تجربه زیستی و باورهای شخصی خود، معنای خاصی را به نقشهای گلیم خود ببخشد، اما این معانی کلیترین و رایجترین تفاسیر هستند.

ج. نقوش برگرفته از پدیدههای طبیعی :
طبیعت در تار و پود گلیم: نقوش برگرفته از پدیدههای طبیعی
انسان از دیرباز، با طبیعت پیرامون خود ارتباطی عمیق و معنادار داشته است. این ارتباط، بهویژه در فرهنگهای ایلیاتی و عشایری که زندگیشان گرهخورده با ریتم طبیعت است، به اوج خود میرسد. پدیدههای طبیعی، فراتر از یک اتفاق ساده، برای این مردمان دارای بار معنایی ویژه و گاه اسطورهای بودهاند و به یکی از مهمترین منابع الهام بافندگان گلیم تبدیل شدهاند.
بافنده گلیم، با ذهن خلاق و دستان هنرمند خود، بیمها، امیدها و آرزوهایش را که از گذران روزمره و تغییرات طبیعت نشأت میگیرد، بر تار و پود نقش میزند. در گلیمهای مناطق مختلف ایران، و به خصوص در گلیمهای کرمانجی، شاهد بازتاب شگفتانگیز عناصر طبیعی هستیم. این تصویرسازیها گاه به صورت شمایلی و با شباهتی کلی به نمودار واقعی موضوع، و گاهی به صورت کاملاً نمادین و تغییر شکلیافته انجام میشوند.
نمادهای طبیعی رایج در گلیمهای کرمانج:
در اینجا به سه نمونه از پرتکرارترین و پرمعناترین این نقوش میپردازیم:
- خارخارک (کوه): کوه، نماد استواری، پایداری، عظمت و سرپناه است. در فرهنگ عشایر، کوهها محافظ و حامی زندگی آنها بودهاند.
- گانی (چشمه): چشمه، نماد زندگی، سرچشمه حیات، برکت، پاکی و زلالی است. در مناطق خشک، چشمهها مظهر امید و آبادانی هستند.
- چیک (ستاره): ستارهها، راهنمای شبهای تاریک عشایر در کوچهای طولانی، نماد روشنایی، راهنما، بخت و اقبال و گاه نمادی از آسمان و جهان بالا هستند.
این نقوش، نه تنها زیبایی بصری گلیم را دوچندان میکنند، بلکه دریچهای به جهانبینی و ارتباط عمیق انسان با طبیعت را باز میکنند

رازهای پنهان در گلیمهای ایرانی: از چشمه تا چلیپاهای باستانی
گلیم ایرانی، تنها یک زیرانداز نیست؛ بلکه یک بوم زنده است که داستانها، باورها و تاریخ مردمان این سرزمین را در خود جای داده است. نقوش روی گلیم، گاه برگرفته از طبیعت زندگی ایلیاتی و گاه الهامگرفته از نمادهای کهن تاریخیاند. بیایید نگاهی عمیقتر به برخی از این نقوش و ارتباطشان با تاریخ و فرهنگ غنی ایران بیندازیم.
۱. نقوش آب و زندگی در گلیم
- طرح گانی (چشمه): چشمه در فرهنگ ایرانی، نماد حیات، سرزندگی، پاکی و برکت است. در مناطق خشک و کویری، چشمهها مظهر امید و آبادانیاند و حضور این نقش در گلیم، آرزوی فراوانی و تداوم زندگی را بیان میکند.
- طرح حوضی: این طرح که معمولاً به شکل حوض یا آبنماهای مربع و لوزی است، نمادی از گردهمایی، آبادانی، و مرکز زندگی و آرامش است. حوضها در معماری ایرانی، قلب خانهها و باغها بودهاند.
- طرح انگشتی: این نقش ساده اما پرمعنا، که به شکل اثر انگشت است، میتواند نمادی از هویت، فردیت، و یا اثر و ردپای خالق اثر باشد.

۲. چلیپا: نمادی از دوران باستان تا گلیم امروز
چلیپا یا صلیب ایرانی (صلیب آریایی)، یکی از کهنترین و قدرتمندترین نمادها در تاریخ ایران است که قدمت آن به هزارههای قبل از میلاد مسیح بازمیگردد و هیچ ارتباطی با صلیب مقدس مسیحی ندارد. این نماد باستانی، نشانگر چهار جهت اصلی، چهار عنصر (آب، باد، خاک، آتش) و یا چرخ گردون زندگی است.
نقش رستم، گنجینهای از چلیپاهای باستانی: یکی از مشهورترین نمونههای این صلیبهای باستانی، بر دیواره عظیم نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید قابل مشاهده است. چهار عدد صلیب عظیم به ارتفاع بیش از ۶۰ متر در سینه کوه حکاکی شدهاند که آرامگاه چهار پادشاه بزرگ هخامنشی هستند. این صلیبها، نمادهایی از قدرت، جاودانگی و ارتباط با جهان مینوی در دوران هخامنشی بودهاند و حضور آنها بر آرامگاه پادشاهان، نشان از اهمیت ویژه این نماد دارد.

نقش رستم: آرامگاه پادشاهان و نگارخانه تاریخ
نقش رستم، یک محوطه باستانی بینظیر است که مانند یک کتاب تاریخ سنگی، داستانهای ایران کهن را روایت میکند:
- آرامگاه چهار پادشاه هخامنشی: داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم، در چهار آرامگاه دخمهای در سینه کوه رحمت آرمیدهاند که همگی دارای ویژگیهای یکسانی هستند.
- کعبه زرتشت: بنای سنگی و بُرج مانندی که هنوز کاربری دقیق آن مشخص نیست، اما از دوره هخامنشی برجای مانده و کتیبههای شاپور یکم و کرتیر بر سه گوشه آن، اطلاعات تاریخی ارزشمندی ارائه میدهند.
- نقوش برجسته ساسانی: پس از هخامنشیان، پادشاهان ساسانی نیز این مکان را مقدس شمرده و صحنههای تاجگذاری، دریافت حلقه قدرت از اهورامزدا (مانند اردشیر بابکان) یا شرح نبردها و افتخارات خود را بر سینه کوه نقش کردند. تراشیدن این نقشبرجستهها در کنار آثار هخامنشی، نشان از یک راهبرد فرهنگی و سیاسی برای پیوند با گذشته پرافتخار ایران داشته است.
این نمادها، از "چشمه" زندگی در گلیمهای امروز تا "چلیپا"های حکشده بر دل کوه نقش رستم، همگی بخشی از یک تاریخ پیوسته و هویت بصری هستند که از گذشتههای دور تا کنون، فرهنگ غنی ایران را روایت میکنند.
تصاویر و نقوش شاخص در گلیمهای مناطق مختلف
طرحها و الگوهای گلیم به منطقه بافت و ایل عشایری مربوطه بستگی دارد و هر یک ویژگیهای منحصر به فردی دارند:
- گلیم قشقایی (استان فارس):
- مشخصات: استفاده از رنگهای تند و شاد، طرحهای هندسی هشتضلعی و ستاره هشتپر، و تصاویر حیواناتی چون بز کوهی، طاووس و آهو.
- گلیم ورنی (شاهسون/آذربایجان):
- مشخصات: بافت بدون پرز و یک رو (سوماکی)، دارای نقوش هندسی شکسته و اشکال سادهشده حیوانات. ترنج مرکزی با اشکال لوزی در آن رایج است که در این مناطق به آن "گول" میگویند.
- گلیم خمسه (استان فارس):
- مشخصات: زمینه طرح معمولاً تیره، با ستارهها یا لوزیهای مورب در هم بافته که شبیه به ستارهها هستند.
- گلیم کردستان (سنه/سنندج):
- مشخصات: بافت ظریف، استفاده از طرحهای شکسته، لوزیشکل و خطوط زیگزاگی. طرح ترنج مرکزی با بتهها و خطوط مورب (ترکیب با طرح هراتی) در گلیم سنه مشهود است.
- گلیم ترکمن:
- مشخصات: محکم و سبک، طرحها بر اساس نقش اصلی به نام "گُل" (معمولاً شش یا هشت وجهی) طبقهبندی میشوند که هر گل نماد یک خانوار است و رنگ قرمز با سایهروشنهای متفاوت در آن غالب است.
- گلیم هرسین (کرمانشاه):
- مشخصات: حاشیهها و زمینه با طرحهای بسیار متنوع و پر که فضای خالی کمی باقی میگذارد.
این اشکال و الگوها نه تنها ارزش هنری دارند، بلکه زبان تصویری بافنده هستند که داستانها، آرزوها، و جهانبینی او را از دل تاریخ به بیننده منتقل میکنند.
رمزیابی نقوش گلیم: سفری به جهان معنا در گلیمهای مدرن با الهام از سنت

در دنیای پرهیاهوی امروز، گلیمهای دستباف با سادگی و عمق خود، همچنان جایگاه ویژهای در دکوراسیون و هنر دارند. گلیمی که تصویر آن را مشاهده میکنید، نمونهای درخشان از تلفیق ظرافتهای سنتی با زیباییشناسی مدرن است. این گلیم با رنگهای خنثی (زمینهی کرم و نقوش مشکی) و طرحهای هندسی تکرارشونده، در نگاه اول، آرامش و نظم را به فضا میبخشد. اما در پس این سادگی، الگوهایی نهفتهاند که ریشه در مفاهیم عمیق فرهنگی و طبیعی ایران دارند.
با دقت در نقوش این گلیم، میتوان ردپای الگوهای پرمعنای ایرانی را پیدا کرد که با هوشمندی به شکلی انتزاعی و مینیمال درآمدهاند:
۱. طرح گانی (چشمه): سرچشمه حیات و زلالی
در فرهنگ عشایری و روستایی ایران، چشمه نماد بیبدیل زندگی، برکت و پاکی است. در این گلیم، شکلهای لوزی مرکزی که به صورت متوالی تکرار شدهاند، میتوانند نمادی از طرح گانی یا چشمه باشند. این لوزیها، به ویژه آنهایی که با خطوطی به اطراف کشیده شدهاند، تداعیگر جریان آب و حرکت زندگی هستند. این نگارهها، آرزوی فراوانی و سرزندگی را با خود به همراه دارند و حس طراوت و طبعت را به خانه میآورند.
۲. طرح حوضی: مرکز آرامش و گردهمایی
در برخی از اشکال پیچیدهتر و مربعمانند که در کنار نوارهای لوزی قرار گرفتهاند، میتوان شمایلی از طرح حوضی را دید. این اشکال هندسی که به دقت طراحی شدهاند، یادآور حوضهای چهارگوش یا هشتضلعی در خانهها و باغهای قدیمی ایرانی هستند؛ جایی برای گردهمایی، آرامش و بازتاب آسمان. این طرح نمادی از مرکزیت، هماهنگی و فضایی برای تأمل و سکون است.
۳. طرح انگشتی: هویت و اثر خالق
در جزئیات برخی از نقوش، به خصوص در بخشهای کوچکتر و تکرار شونده، میتوان خطوطی را مشاهده کرد که فرمی شبیه به طرح انگشتی دارند. این طرح ساده اما پرمعنا، که به شکل اثر انگشت انسان است، میتواند نمادی از هویت بافنده، اصالت اثر و یا پیوند فردی با این هنر دیرین باشد. هر گره و هر نقش، اثر انگشت روح و ذهن بافندهای است که داستان خود را روایت میکند.
۴. طرح چلیپا: نمادی کهن از چهار جهت و پایداری
شکلهای صلیبمانند یا چهارگوش با محورهای مرکزی که در برخی از الگوهای این گلیم به چشم میخورند، میتوانند بازتابی از طرح چلیپا باشند. چلیپا، یک نماد باستانی در فرهنگ آریایی و ایرانی است که به هزارهها قبل از میلاد بازمیگردد و نمادی از چهار جهت اصلی، چهار عنصر حیات (آب، باد، خاک، آتش) و یا چرخ گردون زندگی و پایداری است. حضور این نماد کهن، به گلیم عمق تاریخی و فرهنگی میبخشد.
این گلیم زیبا، با وجود ظاهر مینیمال و مدرن خود، داستانی از ریشهها و نمادهای دیرین ایرانی را روایت میکند. هر نقش آن، پلی است بین گذشته و حال، طبیعت و انسان، و هنری است که در تار و پود خود، روح زندگی را به ارمغان میآورد. این ترکیب از سنت و مدرنیته، گلیم را نه تنها به یک زیرانداز، بلکه به یک اثر هنری متفکرانه تبدیل کرده است.
گلیم: نه فقط یک زیرانداز، که یک جهانبینی و یک انتخاب آگاهانه
همانطور که در این سفر کوتاه به دنیای پر رمز و راز گلیمهای ایرانی دیدیم، هر تار و پود این دستبافتههای بینظیر، تنها یک رشته نخ نیست؛ بلکه حامل معنایی عمیق، داستانی از طبیعت، باوری از تاریخ و بازتابی از روح و ذهن هنرمند خالق آن است. از گلیمهای رنگارنگ قشقایی با نمادهای حیوانیشان، تا ورنیهای پر از نقش شاهسونها، از ترنجهای سنه تا گلهای نمادین ترکمن، و از نقوش پرکار هرسین تا گلیمهای مدرن با الهام از سنتهای کهن – هر یک به شیوه خود، گویای بخش مهمی از فرهنگ و هنر ایران زمین هستند.
نقوش "بوته" و "گل قاصدک"، "چشمه"، "حوض"، "انگشتی" و "چلیپا" همگی نشان میدهند که چگونه بافندگان ایرانی، با ایجاز و اختصار، پیچیدهترین مفاهیم را در قالب سادهترین اشکال هندسی بیان کردهاند. آنها نه تنها پدیدههای طبیعی پیرامون خود را بر گلیم نقش بستهاند، بلکه نمادهای باستانی و اسطورهای را نیز زنده نگه داشتهاند.
گلیم، فراتر از یک زیرانداز برای گرم کردن خانه، یک زبان تصویری است؛ زبانی که از دل قرنها تجربه، مشاهده و آرزو برآمده است. هر بار که به گلیمی مینگریم، در واقع به تماشای بخشی از تاریخ، جغرافیای فرهنگی و جهانبینی مردمانانی نشستهایم که با عشق و هنر، روح زندگی را در تار و پود آن دمیدهاند.
و خبر خوب اینجاست که شما نیز میتوانید بخشی از این میراث ارزشمند باشید. در بازار فرش دستباف دِفه زن، ما مفتخریم که پلی مستقیم میان شما و تولیدکنندگان اصیل فرشهای دستباف باشیم. تمامی این گلیمها و فرشهای دستباف، از جمله نمونههایی که در این بخش آموزشی دیدید، نتیجه دستان هنرمند بافندگانی است که هنر نیاکان خود را زنده نگه داشتهاند. شما میتوانید با اطمینان خاطر، گلیم یا فرشی با اصالت، کیفیت بالا و با قیمتی مناسب را مستقیماً از تولیدکننده تهیه کنید و زیبایی، هنر و داستانهای نهفته در آن را به خانه خود بیاورید.
پس بیایید با نگاهی عمیقتر و قدردانتر به این هنر اصیل بنگریم و ارزش این میراث گرانبها را که از دل تاریخ به دست ما رسیده است، بیش از پیش پاس بداریم. هر گلیم، دعوتی است به کشف داستانی نو، در هر گره، در هر رنگ، و در هر نقش؛ و دفه زن این داستانها را به خانه شما میآورد.
گردآورنده و تنظیمکننده: مهندس مسعود داوودآبادی
